بهگزارش خبرگزاری حوزه علمیه خراسان، دهه فجر انقلاب اسلامی باید با یادآوری دستاوردهای این انقلاب عظیم، برای نسل امروز باعث تجدید قوا باشد و این ایام که نماد استکبارستیزی ملت ایران است، باید ابزار انتقال بزرگی انقلاب اسلامی به فرزندان نسلهای بعد باشد.
در همین راستا، متن زیر حاصل گفتوگو با حجتالاسلام والمسلمین سیدمحسن دعائی، مدیر مؤسسه مطالعات راهبردی در علوم و معارف اسلام، درباره دستاوردهای انقلاب اسلامی است:
همراهینکردن با نظام طاغوت؛ رگ حیات تفکر سیاسی شیعه در عصر غیبت
مرکز ثقل همه دستاوردهای انقلاب اسلامی که هیچ دستاوردی را نمیتوان با آن مقایسه کرد، این است که ما از زیر چتر حاکمیت طاغوت که مطابق مبانی اسلام به کفرورزی به آن امر شدهایم (و این مهم رگ حیات تفکر سیاسی شیعه در عصر غیبت به شمار میرود)، به نظام مشروع توحیدی الهی و مبتنی بر نظریه انقلابی و پیشرفته ولایت فقیه منتقل شدهایم؛ این دستاورد، همه ضعفها و کمبودها را پوشش داده و جبران میکند، اما متأسفانه این دستاورد اساسی بهدلیل طیفی از عملکردهای ناسالم و ضایعهبار سیاستهای مبتنی بر مدلهای غربی و فرهنگ لیبرالی، تحتالشعاع قرار گرفته است.
از دیدگاه دین، هرگونه همکاری با نظام طاغوت و حتی نفسکشیدن تحت حاکمیت طاغوت، حرام و نامشروع است، اگرچه این طاغوت در جامعه، رفاه و عدالت مستقر کرده باشد؛ چراکه در چنین جامعهای، اصل مدیریت در نقطه مقابل آنچه شرع برنامهریزی کرده، مستقر شده و بهتبع آن، تمام ظرفیتهای رشد و تعالی واقعی جامعه نیز در مسیر غیرالهی تباه میگردد.
از سوی دیگر این مردم هستند که در حاکمیت ولایی باید نقش اساسی را در انتخاب کارگزاران سالم و همراه با نهاد مرجعیت و ولایت بازی کنند تا با همگرایی همه بخشها، جامعه را تحت ولایت و نظارت عالی فقیه عادل به سمت آرمانها حرکت دهند.
انعکاس عظمت نظام جهوری اسلامی در جهان
انعکاس عظمت نظام جهوری اسلامی در جهان، دیگر دستاورد مهم و مغفول انقلاب اسلامی است و از آنجا که قاطبه مردم به بیرون مرزها سفر نمیکنند و در جریان قضاوتهای مستقیم غیرایرانیان در سطوح مختلف جهان اسلام و سایر کشورها قرار نمیگیرند، نمیدانند دیگران، اعم از دوست و دشمن، نسبت به عظمت جمهوری اسلامی و ولایت فقیه چه نگرشی دارند.
متأسفانه شدت بمباران فرهنگی و رسانهای دشمن نیز بهحدی است که افکار عمومی را دقیقاً در نقطه مقابل این عظمت سازماندهی کرده و شاهد نوعی تحقیر و فروکاستن از این اعزاز، خصوصاً میان جوانان هستیم؛ این در حالی است که اغلب سیاستمداران جهان به حکمت و تدبیر رهبر معظم انقلاب غبطه میخورند و بنده بهعنوان مبلغی که در قالب سفرهای تبلیغی به کشورهای مختلف سفر کرده و از نزدیک با اقشار متعدد ارتباط داشتهام، این اکرام و اعزاز را شاهد بودهام.
بنابراین هرچند کانونهای سیاه استعماری و تبلیغی اجانب و صهیونیزم، قارونهای خلیج فارس، بهاییها، منافقان و ضدانقلاب در وحشتپراکنی از اسلام و نظام شیعی، در اوج تلاشهای رسانهای و مدیریت افکار عمومی فعال هستند، اما واقعیت چیز دیگری است.
باید اسوه جامعهسازی باشیم/ از مشهد موجود تا مشهد مطلوب
پیشینه مشهدمقدس که بهبرکت مضجع نورانی امامرضا(ع)، همواره پایگاه برجسته علما و مراجع بزرگ مبارز در حوزه علمیه بوده است، سبب شد تا در نقطه شروع مبارازت گسترده ملت ایران علیه رژیم شاهنشاهی، مشهدالرضا(ع) بهعنوان یکی از پایگاههای اصلی مبارزه، شناخته شود.
حضور معنادار، فعالیتها و تلاشهای سازماندهیشده آیتالله خامنهای در این مقطع در مشهد و نیز مبارزانی همچون شهید دیالمه، شهید حجتالاسلام والمسلمین هاشمینژاد و بهویژه مرحوم آیتالله طبسی و دهها مبارز دیگر که در حلقههای میانی نهضت بودند، تأثیر بسزایی در ایجاد، رشد و تعمیق و بهثمرنشستن نهضت اسلامی داشت.
اما امروز، جمله راهبردی رهبر فقید انقلاب اسلامی که فرمودند «اصلا آستان قدس مرکز ایران است»، بهتنهایی کفایت میکند تا بر مسئولان جمهوری اسلامی، فریضه باشد که از ظرفیتهای حرم مطهر رضوی و امام علم و رأفت و انسانیت در مقیاس تمدنسازی و جهانشهر کرامت و معنویت استفاده کنند؛ آیا مرکزیت آستان قدس، جز به این معناست که مرجعیت همه شئون کشور اعم از فرهنگ، سبک زندگی و سیاستهای کلی مدیریت جامعهپردازی نوین بر اساس فلسفه انقلاب اسلامی، باید منحصراً به امامرضا(ع) ختم شود و نقشههای مدیریت کشور بر اساس مبانی فرهنگ رضوی موردتوجه مدیران ارشد و میانی نظام قرار گیرد؟
وقتی فقیه بلنداندیشی در مقیاس حضرت امامخمینی(ره)، بر اساس مبانی معرفتی خود، برای آستان قدس رضوی، مرجعیت و مرکزیت تعریف میکنند، مسئولان نظام از نهادهای عالی گرفته تا نهادهای اجرایی و نخبگان، همه موظف هستند نقشه معماری ایران نوین را مبتنی بر مرجعیت امامرضا(ع)، پیادهسازی کنند؛ اما افسوس که در این راستا قصورهایی در پرونده مسئولان مشاهده میشود.
نقشه معماری ایران نوین بر اساس فلسفه انقلاب اسلامی است و باید امتی اسوه میشدیم تا جهان اسلام و حتی جهان معاصر، امتسازی و جامعهسازی را از ما فرا میگرفت و همه بهسمت آرمانشهر مهدوی حرکت و جهان را برای نهضت جهانی امام زمان(عج) آماده میکردیم.
متأسفانه نهتنها کشور بر اساس الگوی رضوی بازسازی نشده بلکه خود مشهدالرضا(ع) هم بهجای اینکه بهعنوان شهر نمونه جهانی شیعه در صدر درخشندگی و برجستگی باشد، بهلحاظ سیمای شهری، فرهنگ و ادب و سبک زندگی، از ویرانی هویتی رنج میبرد؛ آمارهای آسیبهای اجتماعی شهر، گواه کمبهرهبودن مدیریت شهری از تعالیم مکتب رضوی است؛ البته این بهمعنای نادیدهگرفتن زحمات خدمتگزاران واقعی انقلاب طی 40 سال گذشته نیست.
اگر مشهد در سال پذیرای 20 میلیون زائر و گردشگر از اقصینقاط جهان است، انتظار میرود پایگاه اصلی توسعه و تعمیق فرهنگ جامع رضوی برای زائران، مجاوران و همه شیعیان داخل و خارج کشور باشد.
رئوس ظرفیتهای فرهنگی مشهد در عرصه بینالملل
متأسفانه ظرفیتهای بینالمللی مشهد مغفول مانده و این شهر در صورتی که بهعنوان مرکز تولید نرمافزاری فرهنگ نوین انقلاب اسلامی، هدفگذاری میشد، میتوانست قطب صنایع خلاق فرهنگی در جمهوری اسلامی شده و در موج چهارم توسعه جهانی، محوریت پیدا کند و بهعنوان پایگاه صدور فرهنگ شیعی ناب (که تنها نسخه رهاییبخش برای گرفتاریهای جهان معاصر است)، موردتوجه قرار گیرد.
همچنین با الگوبرداری از سبک مناظرات امامرضا(ع)، مشهد میتوانست پایگاه اصلی تعامل سازنده فرهنگهای پیشرو در جهان معاصر و کانون نقد و نظر بین برجستهترین کارشناسان معارف و ادیان و مذاهب باشد؛ از سوی دیگر شایسته بود مشهد بهعنوان مرکز ثقل توسعه فرهنگی متوازن در جهان اسلام، کانون تربیت فضلای برجسته موردنیاز جهان اسلام در بخشهای مختلف تبلیغی و ترویجی و نیز تولیدات رسانهای گسترده برای جهان معاصر، مورداهتمام برنامهریزان قرار گیرد که در این صورت امکان استقرار مرکز ثقل دانشگاههای تربیت کادر رهبری جهان اسلام در مشهد وجود میداشت.
دستیابی به این آرمانها با وضع کنونی که هنوز مدیریت شهری نتوانسته منطقه ثامن را از آشفتگی نجات دهد، بسیار دور از دسترس به نظر میرسد؛ حتی خیابانهای منتهی به حرم از نظر سیما بهگونهای سازماندهی نشده که ابهت و عظمت حرم تحتالشعاع قرار نگیرد و شهری مقدس به مذبله برجها و کانونهای خریدوفروش تبدیل نشود، مراکزی که هیچ پیوست فرهنگی سالمی بر آنها حاکم نیست و با نگاه سرمایهمحوری، بزرگترین ظلم را به این ظرفیت عظیم مدیریت فرهنگی جهانی شیعه روا داشتهاند.
بیانیه گام دوم که رهبر انقلاب با اختصاص وقت و زحمات ویژه آن را تدوین کردهاند، تابلوی درخشانی از خدمات و دستاوردهای برجسته انقلاب اسلامی را در معرض قضاوت جهانیان قرار داده و بر معرفی آثار پژوهشی تحقیقی و مستند مانند کتاب صعود چهلساله به جامعه تأکید میکند.
كد خبر:
42456
|
تاریخ درج خبر:
1400/11/16
|
کد خبرنگار:
3752
|
نام خبرنگار:
احمد عدالتيان